انرژی
- Home
- انرژی
افزایش قدرت برای انکشاف افغانستان
ریچارد فریمن، بخش تحقیقات اقتصادی، EIR، ایالات متحده. توبیاس فاکو، موسسه شیلر، آلمان
مقدمه
امارت اسلامی افغانستان (IEA) دارای فقر برق تقریبا بی نظیری است که باید حل شود. در سال 2019، مصرف برق در افغانستان به اندازه هر نفر 158 کیلووات ساعت (کیلووات ساعت) در سال بود که افغانستان را زیر 175 کشور دیگر روی زمین قرار داد. برای مقایسه، مصرف برق ایالات متحده 11757 کیلووات ساعت برای هر نفر در سال و مصرف برق فرانسه 6702 کیلووات ساعت برای هر نفر در سال است. مصرف برق بر اساس سرانه، مفهومی نیست که یک فرد در خانه خود چقدر برق مصرف می کند. بلکه مجموع برق مصرفی یک جامعه – برای کارخانههای صنعتی، مسکونی، سیستم های قطار، سیستمهای آبیاری، شرکتهای تجارتی – تقسیم بر تعداد افرادی که در یک کشور زندگی میکنند را تشکیل میدهد. این تا حدی یک شاخص قدرت است: یک جامعه چه مقدار نیروی برق باید برای انجام مأموریت پیشرفت و توسعه خود به عنوان یک کل، که بر اساس سرانه بیان می شود، فرمان دهد. همچنین معیاری برای پیشبرد زندگی است. اقدام افغانستان ناچیز است.
ظرفیت تولید برق نصب شده افغانستان – ظرفیت آن برای تولید برق – 600 میگاوات است که بسیار ناچیز است. این ظرفیت یک منبع برق هسته ای یا زغال سنگ است که در غرب یا در چین واقع شده است.
پس از 40 سال گذشته جنگ، و 20 سال توسعه نیافتگی اجباری تحت اشغال انگلیس-آمریکایی-ناتو، افغانستان که قبلاً فقیر بود، به نظر می رسد که در توسعه خود بی حس شده بود.کانال رسانهای افغانستان، طلوع نیوز، 1 سپتمبر 2020، در مقالهای با عنوان «افغانستان سالانه 280 میلیون دالر برای برق وارداتی میپردازد»، گزارش میدهد که «علیرغم هزینههای هنگفت برق وارداتی [280 میلیون دالر]، تنها 35 درصد افغانها به برق دسترسی دارند. برق، ارقام دولتی نشان می دهد. در ادامه این مقاله آمده است: «به گفته اتاق صنعت و معدن [افغانستان]، صنایع کشور نیز با کمبود برق مواجه هستند که یکی از بزرگترین چالش هاست.»
گزارش 15 جنوری 2010 که توسط دفتر بازرس ویژه بازسازی افغانستان (SIGAR) تحت کنترل ایالات متحده منتشر شد، تحت عنوان “تامین انرژی افغانستان افزایش یافته است، اما به یک ماستر پلان به روز شده نیاز است و تاخیرها و نگرانی های پایداری همچنان وجود دارد.” گزارش داد: «تا سپتمبر 2009، مرکز اطلاعات انرژی افغانستان تخمین میزند که تقریباً 15 درصد از خانوادهها در مراکز شهری به برق دسترسی دارند، در حالی که تنها 6 درصد از خانوادههای روستایی به برق دسترسی داشتند. افغانها عمدتاً به برق تولید شده توسط جنراتورهای دیزلی گران قیمت متکی هستند در مقابل گزینههای کمهزینهتر مانند برق وارداتی یا گاز طبیعی، آبی، خورشیدی و غیره.
بنابراین در سال 2009 مشخص شد که تنها 15 درصد خانوارهای شهری و 6 درصد خانوارهای روستایی به برق دسترسی دارند. امروزه، بسیاری از مردم ممکن است برای چند ساعت به «نوعی» برق دسترسی داشته باشند (به لطف جنراتورهای برق دیزلی خودشان)، اما گفته میشود که دسترسی به لین تنها به 35 درصد از خانوادهها خدمات میدهد.
آنچه در دهه بعد اتفاق افتاد این بود که خطوط انتقال برق ساخته شد و به کشورهای هم مرز با تمویل تا حد قابل توجهی از بانک توسعه آسیایی برای انتقال برق به افغانستان متصل شد. برخی از آن ها به روشی محدود مفید بوده است. اما تأسیسات تولید انرژی در داخل افغانستان تا حد مهمی ساخته نشد. این امر افغانستان را کاملاً به واردات وابسته کرد. بهانه نامی آن تصمیم هر چه باشد، تا به امروز آثار آن احساس می شود.
یک دیدگاه جدید از بالا به پایین
امروز ما باید آن «پلان ماستری» را بسازیم، که در گزارش سال 2010 دفتر بازرس خاص برای بازسازی افغانستان که در بالا ذکر شد، آمده است که «نیاز» بود، اما ظاهراً هرگز کنار هم قرار نگرفت، و مطمئناً هرگز اجرا نشد.
برق صرفاً یک کالا نیست و قیمت آن در بازار مرتبط است. پیشروی توسعه است. برای هزاران سال، جامعه از طریق افزایش جریان انرژی وجود داشته و توسعه یافته است. از کارهای تجربی بنجامین فرانکلین آمریکایی، از طریق کار بر روی جریان توسط دانشمند فرانسوی آندره ماری آمپر، تا کار بر روی الکترونیک و میدان های مقناطیسی توسط فزیکدانان آلمانی کارل فردریش گاوس و ویلهلم وبر، و مهار تولید برق در ربع آخر قرن نوزدهم توسط ورنر فون زیمنس، توماس ادیسون و نیکولا تسلا، تولید برق، اقتصادها را به پلتفرمهای بالاتر ارتقا داده است.
این دریچه ای را برای صنعت باز می کند تا از کارکرد ماشین دستی یا تسمه ای به نیروی برقی فارغ شود. برای ساخت راه آهن پرسرعت برقی و/یا سیستم های شناور مقناطیسی؛ استفاده از ابررسانایی؛ استفاده از قشر گسترده ای از تجهیزات صحی و شفاخانه یی (سی تی اسکن، ام آر آی) و همچنین سرد کردن سرم ها. برای گشودن جامعه به سوی اکتشافات علمی جدید و کاربردهای آنها. افغانستان اکنون می تواند وارد این جهان شود.
این نیاز به یک دیدگاه جدید از بالا به پایین دارد.
افغانستان 2050
به عنوان نقطه شروع، ما در اینجا سناریوی فرضی را ارائه می کنیم که در آن افغانستان به سطح مترادف مصرف برق و سطح تولید برق مربوط به فرانسه در طی یک نسل، تقریباً 25 تا 30 سال، یعنی تا سال 2050 می رسد. فرانسه با سطح مصرف برق 6702 کیلووات ساعت سرانه در سال مشابه شایسته است. این تقریباً مشابه مصرف برق برای هر نفر در سایر کشورهای صنعتی مانند آلمان (6306 کیلووات ساعت)، چک (5991 کیلووات ساعت)، هالند (6386 کیلووات ساعت) و روسیه (6685 کیلووات ساعت) است، اما کمتر از این مقدار است. جاپان (7150 کیلووات ساعت)، کره جنوبی (10192 کیلووات ساعت) و ایالات متحده (11757 کیلووات ساعت).
آیا افغانستان به اهدافی که انستیتوت شیلر برای راه آهن، توسعه آب، سیستم صحی و شفاخانه مدرن، گسترش صنعتی سازی با تکنولوژی بالا و غیره، سطح مصرف برق 6702 کیلووات ساعت برای هر نفر در سال ترویج می کند، متعهد می شود؟ به خوبی به آن تحقق یافت. اگر بعد از 15 تا 25 سال فراتر از این سطح برود، عالی خواهد بود.
فرانسه مشخصات برق مناسبی دارد: 69 درصد برق مصرفی آن توسط منبع برق های هسته ای تولید می شود. 11٪ توسط منبع برق های آبی تولید می شود. و 8 درصد توسط منبع برق های گاز طبیعی و زغال سنگ. تنها 12 درصد از برق فرانسه از انرژی های تجدید پذیر و وقفه پذیر با جریان انرژی (بادی و خورشیدی) تامین می شود.
زمانی که طرح شیلر به بهره برداری برسد، مصرف برق در کل افغانستان از 6.4 تراوات ساعت (6.4 تریلیون وات ساعت) در سال 2021 به 227.8 تراوات ساعت در یک نسل در سال 2050 خواهد رسید.
اول اینکه برق باید تولید شود. انستیتوت شیلر بر اساس توانایی تکنالوژیک منبع برق انتخابی مولد برق و همچنین تناسب آن با افغانستان و نوع منابعی که افغانستان دارد، برق افغانستان را در سال 2050 بر اساس توزیع زیر تولید می کند: 27% تولید شده توسط انرژی هسته ای؛ 25٪ توسط زغال سنگ؛ 25 درصد گاز طبیعی؛ و 23 درصد توسط برق آبی.
البته با توجه به وضعیت امروز کشور و بدون کمک و حمایت خارجی، این سناریوی بسیار بعید به نظر می رسد، اما بررسی چنین سناریویی به ما امکان می دهد تا برنامه های کمتر جاه طلبانه را در چشم انداز درست قرار دهیم.
با سناریوی ما، همه چیز به شکل بالا است (به نمودار بالا مراجعه کنید). با شروع از جایی که می خواهیم به آن برسیم، اکنون می توانیم تعیین کنیم که در صورت امکان توسط خود افغانستان، اما در نهایت توسط کشورهای دوست مانند چین، روسیه، آرجنتاین یا فرانسه، چند منبع برق تولید برق باید ساخته شود تا به این سطح از برق نصب شده برسیم. ظرفیت تولید بخش هسته ای را در نظر بگیرید که همانطور که جدول بالا نشان می دهد، به ظرفیت تولید برق نصب شده حدود 9000 میگاوات نیاز دارد.
این می تواند توسط بخش ازعامل عکس العملهای هسته ای با ظرفیت های بین 250 میگاوات (راکتورهای هسته ای کوچک – SMR) که برای شروع برق رسانی روستایی در شهرهای کوچکتر و 1000 میگاوات برای مناطق بزرگ شهری مانند کابل که آب دریا است، تولید شود. می تواند به عنوان سرد کننده استفاده شود.
با در نظر گرفتن 9000 میگاوات ظرفیت نصب شده مورد نیاز، به نظر می رسد، بر اساس تطابق با ساختار اقتصادی کنونی و آینده افغانستان، اگر چهار منبع برق هسته ای 1000 میگاواتی، رشد اقتصاد افغانستان ذخیره شود. شش منبع برق هسته ای 500 میگاواتی متوسط؛ قرار بود دوازده منبع برق هسته ایعامل عکس العمل کوچک 250 میگاواتی ساخته شود. این در مجموع 20 منبع برق هسته ای با ظرفیت نصب شده برای تولید برق 9000 مبگاوات است. مراکز شهری و صنعتی توسط منبع برقهای هستهای 1000 میگاواتی، مناطق روستایی و دورافتاده افغانستان توسط منبع برقهای 250 میگاواتی لنگر میگیرند، البته به شدت وابسته به یک سیستم مدیریت آب بسیار عالیتر است که برای سرد کردن آنها ضروری است.
تعداد منبع برق های توصیه شده ثابت نیست، می تواند بیشتر یا کمتر باشد و توزیع وات متفاوتی بین آنها وجود دارد. اما آنچه مهم است این است که با مشوره اینجینر های هسته ای و ساخت و ساز، همه ملاحظات اساسی باید بررسی شود. آنها عبارتند از: تعیین مکان برای قرار دادن اولین گیاهان (یا حداقل گروه اول). چه آماده سازی زمین باید انجام شود – تسطیح، درجه بندی، و ضد زلزله. طراحی کشوری که قرار است مورد استفاده قرار گیرد – روسیه، چین یا فرانسه و غیره. مسیرهای خط انتقال و پیکربندی کل شبکه برق چگونه خواهد بود. چگونه منبع برق ها با سایر تاسیسات و منابع منطقه و غیره ادغام خواهند شد؟
افغانستان میتواند مستقیماً ساخت چندعامل عکس العمل درجه حرارت بالا (HTR) را که پیشرفتهترین نوععامل عکس العملها هستند، مانندعامل عکس العمل سریع سرد شده با سرب و/یاعامل عکس العمل نمک مذاب (MSR) انتخاب کند. که ممکن است برای استقرار تجاری بسیار سریعتر از حد انتظار آماده باشد و ویژگی های بسیار مفیدی را در فعالیت های ماینینگ نشان دهد.
به هر حال، افغانستان یکی از اعضای مؤسس سازمان بین المللی اتمی (IAE) بود و تاریخچه ای برای ساختن دارد. مهمتر از همه، علاوه بر انتقال تکنولوژی، باید بر آموزش جوانان افغان و دانشکانالان در سنین پوهنتون در رشته های اینجینری هسته ای، برق و مرتبط با آن تمرکز شود تا نیروی کادری برای صنعت هسته ای ایجاد شود. در ادامه به این موضوع پرداخته خواهد شد.
نکته ای در مورد اینکه چرا هسته ای برای داشتن 35 درصد از ظرفیت برق نصب شده برای افغانستان انتخاب شده است که بالاترین مقدار است، هرچند که در حال حاضر یک وات از آن را ندارد. در حالی که احتراق زغال سنگ دارای جریان انرژی 2.7 x 10^4 j/g (ژول در هر گرم سوخت) است، و احتراق گاز طبیعی دارای جریان انرژی تقریباً برابر با قدر است، انرژی هسته ای جریان انرژی دارد. 3.7 x 10^9 j/g، که پنج مرتبه بزرگتر است.
دوم، برای هر ایستگاه تولید برق، معیاری به نام «ضریب ظرفیت» وجود دارد. این نسبت توانی است که یک منبع برق در طول مدتی که واقعاً در حال بهره برداری است تولید می کند، نسبت به توانی که در صورت کارکرد 365 روز در سال با ظرفیت 100 درصدی می توانست تولید کند. ضریب ظرفیت 100٪ به این معنی است که یک واحد تولیدی همیشه در حال کار است مطابق به .وزارت انرژی ایالات متحده.
ضریب ظرفیت هستهای، بالاترین در بین تمام منابع سوخت، بین 90 تا 92.7 درصد است. هنگامی که یک منبع برق هسته ای راه اندازی و به بهره برداری می ربند، تنها نیاز به وقفه برای سوخت گیری دارد، تقریباً هر 18 ماه یک بار. ضریب ظرفیت برای سایر منابع سوخت بسیار کمتر است: گاز طبیعی 54.5٪ است. زغال سنگ، بالاتر از 60% (به جز زمانی که تولید آن سرکوب شود تا امکان تولید خورشیدی و بادی فراهم شود). طبق گفته وزارت انرژی ایالات متحده، برق آبی به طور متوسط 45-50٪ است. زمانی که خشکسالی وجود دارد، هیدرو می تواند تا 20 درصد کاهش یابد، تا 85 درصد.
بنابراین، انرژی هسته ای از جریان انرژی و ضریب ظرفیت بالاتری نسبت به سایر منابع سوخت برخوردار است. تبدیل آن، معیار دیگری است که در طرحهای نسل چهارم جدید بهبود مییابد.
البته باز هم منبع برق های هسته ای برای سرد ساختن شان روزانه مقدار زیادی آب مصرف می کنند و در افغانستان محصور در خشکی روی دریا ها یا نهرهای بزرگ قرار می گیرند. از این نظر آب مدیریت و برق آبی خود را به عنوان پلت فرم زیربنای کلیدی برای دسترسی به انرژی هسته ای نشان می دهد.
سایر منابع انرژی
اکنون به وعدههای بخشهای مختلف منابع سوخت برای تولید برق، در ترکیب با هستهای، و ابزارهای کاهش ظرفیت تولید برق در افغانستان نگاه کنید.
گاز طبیعی
افغانستان دارای ذخایر گاز قابل توجه و تا حد زیادی ناشناخته است که می توان از آنها استفاده کرد. همچنین دارای یک روش واحد متحرک منحصر به فرد و جذاب برای تولید برق گازسوز است. شرکت زیمنس مستقر در مونیخ آلمان، واحد سیار SGT-A45 نصب شده روی تریلر را ابداع کرد که پایه اصلی یک کارخانه کامل گازسوز است. روش کار این است که همه چیز از یک کارخانه زیمنس شروع می شود. زیمنس یک تریلر توربین گاز می سازد. همچنین یک تریلر جنراتور عمق مطبوع و سوم یک تریلر ماژول کنترل قدرت میسازد – به این دلیل که هر سه دستگاه روی تخت مجزا نصب میشوند، تریلر نامیده میشود. این سه واحد سوار شده و درطیاره های حمل و نقل بزرگ بارگیری می شوند که به کشور دیگری پرواز می کنند و در آنجا تخلیه می شوند و به مقصدی با لاری حمل می شوند. زیمنس میگوید که دارای یک نصب «plug and play» است: در مقصد، دو دستگاه به یکدیگر وصل میشوند و سایر تجهیزات ضروری دیگر به این واحدها وصل میشوند.
ما یک ویدیوی 1 دقیقه و 45 ثانیه ای در این مورد اضافه می کنیم که تماشای آن بسیار مفید است: https://www.youtube.com/watch?v=r4H_j-DoSaY
همچنین تصویری از توربین گازی SGT-A45 طراحی زیمنس را اضافه می کنیم.
زیمنس توربین گازی SGT-A45 را طراحی کرد. (عکس: زیمنس)
توربین (تصویر) از طراحی پیشرفته هوا مشتق است و تا 41 میگاوات (در 50 هرتز) توان تولید می کند.
گروه بیات انرژی و بیات پاور گروهی از این واحدهای زیمنس را خریدند و با استفاده از آنها یک منبع برق در شبرغان افغانستان، که شهری در ولایت جوزجان در شمال افغانستان است، در کناره های رود سفید ساختند. منبع برق شبرغان، متشکل از چند توربین، دارای ظرفیت نامی 200 میگاوات است و در سال 2019 به بهره برداری رسیده است. این امر آن را به بزرگترین منبع برق در افغانستان تبدیل می کند، هرچند که خیلی بزرگ نیست. اما بسیار امیدوار کننده است.
گروه برق بیات بخشی از گروه بزرگتر بیات است که در سال 2002 توسط دکتر احسان الله بیات تأسیس شد و دارای شرکت هایی برای خدمات بی سیم و اینترنت، رسانه و انرژی است. صفحه اصلی گروه بیات می گوید که 10,000 افغانی را مستقیماً استخدام می کند و آن را به بزرگترین کارفرمای شرکت در افغانستان تبدیل می کند. دکتر احسان الله “احسان” بیات، یک کارآفرین افغان-آمریکایی، متولد کابل، تحصیل کرده در موسسه فناوری نیوجرسی است که مدتی را در پاکستان زندگی کرده است.
یک کلمه کوتاه در مورد زیمنس زیمنس تقریباً 285 کارخانه تولیدی در سراسر جهان دارد و در 190 کشور جهان فعالیت می کند. تمام 17 منبع برق هستهای آلمان را ساخت و پروژه ترانسراپید maglev را در یک سرمایهگذاری مشترک با Thyssen-Krupp ساخت. توانایی های مهندسی و ساخت بسیار ارزشمندی دارد. با این حال، نکته این است که این شرکت یکی از چندین شرکت طراحی شایسته برای تولید برق در بسیاری از کشورها است.
جنرال الکتریک یک منبع برق سیکل ترکیبی عالی با ظرفیت بالا به نام 9HA تولید می کند. جنرال الکتریک ادعا می کند که کارخانه گازسوز آن دارای تبدیل بازده 62 درصدی است که فوق العاده بالا است.
(برای مستندات، ویدیو را در یوتیوب ببینید: https://www.youtube.com/watch?v=1eiBMqVuPA8)
کشورهای دیگری نیز وجود دارند که منبع برق های گاز سوز عالی می سازند. از نظر حمایت از پیشبرد انکشاف افغانستان، مسئله این است که منبع برق های برق گازی با چه سرعتی می توانند ساخته شوند. دیو فلیکینگر، رئیس گروه Kiewit Power، به مجله پاور در 1 سپتمبر 2015 گفت: «اکثر پروژههای منبع برقی [که با سوخت گاز] امروزه… اغلب در کمتر از 28 سال مهندسی، تهیه، ساخت و راهاندازی میشوند. 30 ماه.” این فرض مکانهایی است که به خوبی آماده شده و به خوبی انتخاب شدهاند. ممکن است در افغانستان چند ماه بیشتر طول بکشد، به طوری که زمان ترکیبی برای آماده سازی، ساخت و ساز و غیره می تواند 2.5 تا 3 سال باشد. احتمالاً کارخانه AGT-A45 زیمنس، از جمله زمان ساخت واحد، می تواند با سرعت بیشتری انجام شود.
از چهار حالت اصلی تولید برق – هسته ای، گاز طبیعی، زغال سنگ و آبی – ایستگاه تولید برق گازی را می توان با بیشترین سرعت ساخت. برای مرجع: در چین، ساخت منبع برق تولید برق هسته ای پنج سال طول می کشد. زغال سنگ حدود چهار تا شش سال طول می کشد. و برق آبی، به گفته مقامات این حوزه، 4 تا 7 سال طول می کشد، مگر اینکه کسی واحدهای بسیار کوچکی را بسازد.
یکی از ملاحظات مهم در افغانستان در مورد سرعتی که میتوان با آن روشهای مختلف تولید برق ساخته شد، و اینکه برق گازی چگونه در کوتاه مدت خود را توصیه میکند، این است که رویکرد ابن سینا برای توسعه یک کشور، سلامت و رفاه مردم را به ارمغان میآورد. در خط مقدم، و برای آن، پیشگام ساختن سیستم های صحی و شفاخانه یی مدرن است. خوشبختانه افغانستان دارای منابع گازی است. صحت عمومی – صحت، تغذیه خوب و همه، و سیستم های صحی مدرن به حجم قابل توجهی برق نیاز دارند.
بنابراین، این ملاحظات مستلزم ساختن ایستگاه های برق گازسوز در افغانستان است تا برنامه انکشافی ابن سینا به مرحله اجرا درآید و در عین حال، منبع برق های اتمی، زغال سنگ و برق آبی بسازیم، زیرا هر یک از این حالت ها دارای ویژگی های خاص خود هستند. کیفیت مفیدی دارند، اگرچه ممکن است ساخت آنها کمی بیشتر طول بکشد. ما سعی می کنیم همه آنها را به صورت اضطراری بسازیم و زمان ساخت را شاید 6 تا 12 ماه دیگر کاهش دهیم.
افغانستان دارای ذخایر قابل توجه گاز طبیعی است، اگر از آن استفاده شود. یک مقاله رویترز در 7 سپتمبر 2012 با عنوان «اکسون در میدانهای نفت و گاز «بسیار امیدوارکننده» در افغانستان تجسس میکند، گزارش داد که افغانستان «تقریباً 59 تریلیون فوت مکعب (TCF) ذخایر گاز طبیعی دارد که حدود نیمی از ذخایر اثبات شده در کشورهای همسایه است. عراق.” سخنگوی شرکت نفتی BP در مقاله رویترز اظهار داشت که اکسون به دنبال کشف گاز طبیعی در افغانستان نخواهد بود، کاری که در آن زمان انجام میداد، «مگر اینکه مناطق بسیار امیدوارکننده باشند». اما فقط افغانستان تنها 6675 میلیون فوت مکعب گاز طبیعی در سال تولید می کند که می تواند تا حد زیادی بهبود یابد. دیدگاه موسسه شیلر نیاز به تزریق گسترده فناوری، تجهیزات پیشرفته و نیروی انسانی ماهر دارد تا تولید گاز را 25 برابر افزایش دهد. منابع گاز، علاوه بر مصرف انرژی، برای تولید کود، فرآیندها و محصولات صنعتی و همچنین مصرف سوخت نیز مهم هستند.
زغال سنگ
منابع زغال سنگ افغانستان قابل توجه است و توجه زیادی به آن شده است اما اقدامات کمی صورت گرفته است. مقاله ای در 31 می 2021 در عرب نیوز با عنوان “شرکت های چینی در حال سرمایه گذاری در انرژی افغانستان هستند.
سکتور، گزارش می دهد که، مقامات روز دوشنبه [31 می 2021] فاش کردند که «گروهی از شرکت های چینی آماده بودند 400 میلیون دلار را به پروژه ایستگاه تولید برق با سوخت زغال سنگ در افغانستان پمپاژ کنند. طرح های سرمایه گذاری به عنوان آخرین نشانه از تعامل اقتصادی رو به رشد توسط کارآفرینان چینی در این کشور غنی از مواد معدنی دیده می شود. “گروهی که در شماری از تجارت های خصوصی در افغانستان دخیل است، جاه طلبی های خود را در طی دیدار با رئیس جمهور غنی در 29 می 2021 به اشتراک گذاشت.”
سنگر نیازی، سخنگوی اداره برق افغانستان به عرب نیوز گفت: «استفاده از زغال سنگ [در افغانستان] برای تولید برق نیز ارزان تر از واردات برق آبی از منطقه است. بر اساس تمرین گذشته آن، ما میتوانیم به طور منطقی مطمئن باشیم که هر منبع برقی که چین در افغانستان بسازد، یک منبع برق زغال سنگ متعارف قدیمی نیست، بلکه منبع برق زغال سنگ فوق بحرانی (SC) یا فوق بحرانی (USC) خواهد بود. تقریباً هر کارخانه زغال سنگ جدیدی که چین در 7-8 سال گذشته ساخته است، یک کارخانه SC یا USC بوده است. همین امر تقریباً در مورد روسیه و هند صادق است. منبع برق های USC با کارایی حرارتی 44 تا 47 درصد در مقایسه با 34 درصد برای منبع برق های زغال سنگ معمولی کار می کنند. آنها به عنوان منبع برقهای زغال سنگ تمیز شناخته میشوند و فرآیند تولید آنها اکثریت انتشار اکسید نایتروجن، دیاکسید گوگرد، سرب، خاکستر و غیره را که معمولاً با تولید نیروی زغال سنگ مرتبط است، حذف میکند. «زغال سنگ پاک میتواند جهان را برق بدهد» نوشته ریچارد فریمن، 6 آگست 2021 EIR).
انستیتوت شیلر طرح پیشنهادی خود را از افغانستان می خواهد که ظرف مدت 25 تا 30 سال 12974 میگاوات ظرفیت تولید برق نصب شده با سوخت زغال سنگ را بسازد که این کشور را قادر می سازد 25 درصد برق مصرفی افغانستان را تولید کند. جدول بالا را ببینید این میتواند به روش های مختلف انجام شود، اما مستلزم ترکیبی از منبع برق های عمدتاً 400 و 600 میگاواتی زغال سنگ است (یک برنامه هوشیارانه برای رفع نیازهای کشور میتواند ساخت 10 ظرفیت 400 میگاواتی با سوخت زغال سنگ باشد. منبع برق ها؛ دوازده منبع برق 600 میگاواتی؛ دو منبع برق 1000 میگاواتی که مجموعاً 13200 میگاوات ظرفیت نصب می شود ترکیب و زمان بندی قرار است توسط تیم هایی از اینجینران، تولید کنندگان، منافع ساختمانی و سایرین بر اساس ماموریت ملی افغانستان کار شود.
یک مطالعه سروی زمین شناسی ایالات متحده در سال 2005 با عنوان “ارزیابی منابع زغال سنگ افغانستان” گزارش داد که “افغانستان دارای منابع ذغال سنگ متوسط تا بالقوه فراوان است”. بسیاری از زغال سنگ ها «نسبتاً عمیق یا در حال حاضر غیرقابل دسترس» بودند، اما به این دلیل بود که تلاش های محدودی برای بازیابی آن زغال سنگ با استفاده از فناوری های نسبتاً برتر انجام شد. یک مطالعه توسط www.Worldometers.com نشان داد که در سال 2016 افغانستان دارای ذخایر اثبات شده زغال سنگ 72.6 میلیون تن بود.
مانند گاز طبیعی، افغانستان دارای ذخایر زغال سنگ برای تولید برق فراوان است. تجهیزات استخراج زغال سنگ و منبع برق های برق با سوخت زغال سنگ را در اختیار افغانستان قرار دهید و این کشور می تواند به میزان زیادی از نظر برق خودکفا شود.
برق آبی
موسسه شیلر نیاز به دستیابی به پتانسیل 14324 میگاواتی تولید برق از منبع فوق العاده برق آبی را در یک نسل پیش بینی میکند. تاسیسات بند های برق آبی می تواند از اندازه 1400 میگاوات تا برخی در محدوده 200 تا 500 میگاوات باشد.
بیشتر بند های موجود افغانستان کوچک هستند که بزرگترین بند نغلو بر روی دریای کابل در ولسوالی سروبی ولایت کابل با 100 مبگاوات ظرفیت نصب شده است.
فهرستی از بند های برق آبی احتمالی شناسایی شده که می توانند در افغانستان ساخته شوند، و ظرفیت نصب شده میگاوات آنها، نشان می دهد که ظرفیت نصب شده جدید احتمالی برابر با 7513.5 میگاوات خواهد بود. طرح مؤسسه شیلر با ظرفیت نصب شده 14324 میگاواتی، تقریباً این فهرست را دو برابر می کند، اما می تواند با مطالعه و اعتبارسنجی پتانسیل های جدید، از جمله پروژه های برق آبی میکرو (MHP) گسترش یابد.
هسته ای
ساخت منبع برق های برق هسته ای در افغانستان، که در بالا مورد بحث قرار گرفت، باید به ظرفیت کلی تولید 9069 میگاوات منجر شود. آنها نقش قدرتمندی در اقتصاد مدرن و عصر هسته ای ایفا خواهند کرد. افغانستان چندین شریک بالقوه برای همکاری در زمینه ساخت و ساز برای ایجاد این تحول دارد. چین، فرانسه، کانادا و جاپان همگی منبع برق های هسته ای با کارایی بالا را طراحی و می سازند. روسیه که شرکت دولتی انرژی اتمی آن Rosatom است، بزرگترین صادرکننده منبع برق های هسته ای در جهان است.
دام مرگبار انرژی "تجدید پذیر"
به نام مبارزه با “تغییر آب و هوا”، ترویج فن آوری های بادی و خورشیدی تقریباً اجباری شده است. از نظر علمی، مقایسه ظرفیت نصب شده باد و خورشید (که جریان انرژی پایینی دارند و بسیار متناوب هستند)، با نیروی برق آبی (بسیار کمتر متناوب) از نظر عقلی ناصادقانه است. به عنوان مثال، آسیاب های بادی با تکنولوژی بالا در فرانسه، تنها 25.7 را تحویل می دهند.
درصد ظرفیت نصب شده آنها! بنابراین این به آن معناست که وقتی بانک انکشاف آسیایی می گوید که افغانستان دارای 67000 میگاوات پتانسیل بادی است، به این معنی است که شما فقط یک چهارم از آن یا 16700 میگاوات را دریافت خواهید کرد، یعنی بسیار کمتر از 23000 میگاواتی که با برق آبی بدست می آورید. البته هیچ کمکی به مدیریت آب و تنظیم سیل نمی کند.
تشنج غربی برای متقاعد کردن کل کره زمین به ممنوعیت سوخت های فوسیلی، دور گذاشتن انرژی هسته ای و ترویج انرژی آفتابی و بادی، به وضوح یک طرح ژئوپلیتیکی ناتو است تا “روس ها، آمریکایی ها و بقیه آنها را پایین نگه دارند” به عنوان یک مدرن. نسخه ای از لرد اسمای دبیر کل سابق ناتو آن را بیان می کند.
آموزش
یک عامل حیاتی در بالابردن خط مشی برق افغانستان، آموزش گروهی از اینجینران هسته ای، تخنیک دانان هسته ای، افراد عملیاتی منبع برق ها و غیره است. بخشی از این آموزش ها با چندین سال دوره های فشرده در خارج از کشور آغاز می شود و اتفاق می افتد.
روسیه دانشگاه ملی تحقیقات هسته ای MEPhi را اداره می کند که در آموزش متخصصان صنعت هسته ای تخصص دارد. به عنوان مثال، دانشگاه گزارش می دهد که در حال حاضر 1500 محصل بین المللی دارد محصلان از جمله از قزاقستان، ترکیه، اردن، ویتنام و بنگلادیش. آنها زبان روسی را یاد می گیرند و دوره هایی مانند فزیک و فناوری هسته ای و منبع برق های هسته ای: طراحی، بهره برداری و اینجینری را می آموزند. دانشگاه پلی تکنیک تومسک روسیه نیز برنامه درسی هسته ای را به محصلان بین المللی از برزیل، مصر، غانا، نیجریه، هند، تانزانیا، آموزش می دهد.
و غیره چین دارای دانشگاه جیائو تونگ شانگهای است که سند ماستری در علوم و فناوری هسته ای را برای محصلان بین المللی ارائه می دهد. دانشگاه های ایالات متحده، فرانسه و جاپان نیز چنین دوره هایی را ارائه می دهند.
در عین حال، عامل عکس العمل کوچک تحقیقاتی تجربه یی (اغلب 10 میگاوات) قرار است در مراکز شهرهایی مانند کابل یا هرات ساخته شوند. این گونه عامل عکس العمل ایزوتوپ های رادیویی را برای مصارف صحی، زراعتی و صنعتی تولید می کنند و گاهی اوقات به آنها عامل عکس العمل های ایزوتوپی می گویند. آنها را می توان برای آزمایش های خط پرتو ذخیره کرد، جایی که می توان به مسیر ذرات شتاب دار و غیره نگاه کرد.
دانش آموزان در حال کار در مسکو: نوسازی tokamak “MEPHIST-0” (عکس: mephi.ru)
اگرچه کوچک هستند، اما آنها عامل عکس العمل های واقعی با هسته ای و سیستم سرد کننده هستند که می توان آنها را مطالعه کرد. تلاش برای تدريس دوره های فزيک هسته ای پيشرفته در پوهنتون های افغانستان تسريع خواهد شد.
هدف نهایی تولید هستهای از دانشمندان است، در ابتدا شاید چهار یا پنج ده نفر، اما در نهایت تعداد آنها به هزاران نفر میرسد، که دانشمندان هستهای خواهند بود که منبع برق های هستهای را هدایت میکنند و عامل عکس العمل ها را طراحی میکنند و پیشرفت هایی را در هستهای بومی خود افغانستان ایجاد میکنند. برنامه این دانشمندان به جهان کمک خواهند کرد.
هدف اصلی تولید برق به جامعه افغانستان به صورت تصادفی است، به طوری که در سه سال اول، برخی از فوری ترین بخش های اقتصاد انرژی تامین خواهند شد.
در طول هفت تا ده سال اول، برخی از خدمات عمده صنعتی، زیربنایی و اجتماعی راه اندازی خواهند شد. تا سال 2050، افغانستان یک جهش خواهد داشت و یک اقتصاد مدرن خواهد بود.