تعلیم و تربیه
- Home
- تعلیم و تربیه
برنامه آموزش همگانی
هلگا زپ لاروش، مؤسس و رهبر مؤسسه بین المللی شیلر، آلمان
کلید تحقق برنامه معجزه اقتصادی که در بالا ترسیم شد، اجرای یک برنامه آموزش همگانی برای کل جمعیت، اعم از پیر و جوان است. بدیهی است که رتبه جمعیت افغانستان در میان کشورهایی با کمترین میانگین سنی می تواند به یکی از بزرگترین مزیت ها برای رونق اقتصادی آینده کشور تبدیل شود.
به دلیل شرایط اقتصادی که پس از خروج ناتو برای حکومت امارت اسلامی افغانستان باقی مانده بود، بسیاری از معلمان موجود به دلیل عدم پرداخت پول نتوانستند به حرفه خود ادامه دهند. نصب مجدد همه معلمان موجود باید در اولویت توسعه اقتصادی باشد.
بر اساس اطلاعات صلیب سرخ اتریش، افغانستان تا ماه می 2020 دارای 14888 مکتب آموزش عمومی بود. در آن زمان بین 40 تا 50 درصد از کودکان به طور منظم به مکتب نمی رفتند، بیشتر به این دلیل که آنها مجبور بودند به درآمد خانواده کمک کنند. اولویت باید یافتن معاش برای همه معلمان موجود، راه اندازی برنامه های آموزشی برای افراد بیکار در حال حاضر که می توانند معلمان کمکی شوند، تا اطمینان حاصل شود که همه کودکان خواندن و نوشتن را یاد می گیرند و همچنین همه بزرگسالان.
با توجه به الزامات بسیار زیاد برای واجد شرایط بودن یک نیروی کار عمدتاً جوان، یک نقطه مرجع مفید «نظام دوگانه» کارآموزی آلمان است که به موجب آن آموزش در محل کار در مشاغل مختلف صنایع دستی همراه با یادگیری نظری در مدارس حرفهای انجام میشود.
جهش واقعی به سمت تعالی به توسعه بخش رو به رشدی از جمعیت برای تبدیل شدن به اینجینران نوآور، سطح بالا، کارگران ماهر و حرفه ای از همه نوع بستگی دارد. برای تحقق این امر، یک سیستم یکپارچه از پوهنتون ها، پوهنتون های علمی کاربردی، مکتب ها و کودکستان باید راه اندازی شود. یک نقطه مرجع خوب، سیستم آموزشی هومبولت آلمان است که سیستم غالب در بسیاری از اروپا و ایالات متحده در قرن نوزدهم بود و بر موضوعاتی در برنامه درسی تأکید داشت که برای ارتقای خلاقیت دانش آموزان مناسب تر بودند. به عنوان زیبایی شخصیت او. طبیعتاً محتوای خاص موضوعات باید با فرهنگ افغانستان و اسلام تطبیق داده شود.
هدف آموزش باید ارتقای پتانسیل خلاق دانش آموز باشد و به او اجازه دهد تا تمام استعدادهای نهفته در شخصیت خود را آشکار کند. برخلاف افسانه نظریه نئولیبرال، منبع ثروت جامعه نه در اختیار داشتن مواد خام است و نه قدرت کنترل شرایط تجارت، بلکه کاملاً خلاقیت مردم است. نظام آموزشی باید بر این اساس سازماندهی شود.
این توانایی انسان در تصویر خالق است که بارها و بارها اصول بنیادی علمی در مورد قوانین جهان را کشف کند. هنگامی که این اکتشافات که پیشرفت علمی نیز نامیده می شود، به عنوان نوآوری فناوری در فرآیند تولید به کار گرفته شود، بهره برداری تولید را افزایش می دهد و منجر به افزایش سطح زندگی می شود. بنابراین برنامه درسی باید کشف چنین اصولی را به جای فورمول کتاب درسی به هر دانش آموزی بیاموزد. این باید همراه با آموزش زیبایی شناسی از طریق هنر کلاسیک، طبیعتاً همراه با آموزش قرآنکریم باشد تا دانش آموز و دانش آموز ذهن و روح زیبایی را پرورش دهند.