توامندی آبی
- Home
- توامندی آبی
بنیاد زیربنا بعدی افغانستان
کارل وریکن، تحلیلگر سیاسی، روزنامه نگار زیربنا، پاریس، فرانسه

زمین شناسی آبی
داده های زمین شناسی و جمعیتی افغانستان یک حقیقت جهانی را به ما یادآوری می کند: زندگی بدون آب وجود ندارد! مانند بسیاری از کشورهای دیگر، نقشه منابع آبی افغانستان و مناطق پرجمعیت آن کاملاً مطابقت دارند. یک ضرب المثل افغانی که به ذوب برف های کوه های هندوکش، منبع اصلی آب برای اکثر نقاط کشور اشاره دارد، میگوید: «کابل بدون زر باشد، اما بدون برف نباشد.» هیمالیا هندوکش با وسعت بیش از 3500 کیلومتر و در سراسر هشت کشور – افغانستان، بنگلادش، بوتان، چین، هند، نیپال، میانمار و پاکستان – مهم ترین «برج آبی» جهان است که سرچشمه ده دریا بزرگ آسیا نیز میباشد. به عنوان بزرگترین حجم یخ و برف خارج از قطب شمال و قطب جنوب. این دریا ها با هم از نیازهای آب آشامیدنی، آبیاری، انرژی، صنعت و بهداشت 1.3 میلیارد نفری که در کوهستان ها و پایین دست زندگی می کنند پشتیبانی می کنند.
منابع آب قابل توجهی در افغانستان وجود دارد. میانگین بارندگی سالانه معادل 165000 مترمکعب است که حجم آب روان سطحی سالانه حدود 57000 میلیون مترمکعب را به همراه دارد. این مقدار تقریباً 2280 متر مکعب سرانه است که در اصل مقدار کافی است. با این حال، بارش آب در درجه اول به دلیل بارش برف رخ می دهد و ذوب برف منبع اصلی تامین آب افغانستان است. هر سال، بارش برف چرخهای را آغاز میکند: برف یخچالها و میدانهای برفی را ایجاد میکند که در ماههای گرمتر ذوب میشوند و آب را به نهرها و دریاها میفرستند. با این حال، بدون سیستم های حوضه آبریز کافی، آب در عرض چند ماه از بین می رود و به طور مساوی از نظر جغرافیایی توزیع نمی شود. در حالی که بخشی از آن به داخل زمین نفوذ می کند و آب زیرزمینی و سفره های زیرزمینی و سیستم های آبیاری قدیمی را با استفاده از آنها احیا می کند، این یک راز عمومی است که دو سوم جریان آب کشور به کشورهای همسایه ایران، پاکستان و ترکمنستان ختم می شود. بدون استفاده.
این امر بسیاری از چالش هایی را که باید با آن مقابله کرد، مشخص می کند. به جای حفاری عمیقتر در حوضههای تغذیه، چیزی که به طور فزایندهای باعث تخریب سفرههای زیرزمینی و بیثباتی سیستم هایکانال زیرزمینی هزارهای قدیمی شده است، یک برنامه تصادف برای بهبود گسترده مدیریت آب میتواند معجزه کند.
افغانستان دارای پنج حوزه دریا بزرگ، 250 دریا بزرگ و هزاران دریا کوچکتر است:
حوضه دریا کابل
یک استثنا در میان دریا های افغانستان، دریا کابل همیشه پر است. از شرق به پاکستان می ریزد تا به رود سند ادغام شود که به دریای عرب ختم می شود. در حالی که حوضه آن تنها 12 درصد از قلمرو ملی را تشکیل می دهد، 26 درصد از جریان آب را جذب می کند. حدود 7 میلیون نفر در آنجا زندگی می کنند که بیش از نیمی از آنها در پایتخت هستند. دو بند بزرگ از حوضه دریا کابل برای تولید برق و آبیاری استفاده می کنند: بند نغلو (97 میگاوات) توسط روسیه ساخته شده و بند سروبی (25 میگاوات).
حوزه آمودریا
آمودریا (در زمانه های قدیم به نام Oxus شناخته می شد)، 2540 کیلومتر طول دارد: این دریا که در مرز شمالی قرار دارد، تنها دریا عمدتاً قابل کشتیرانی کشور است. دو شاخه اصلی آمودریا پنجی و وخش هستند. این مرز بین افغانستان و جمهوری های تاجیکستان و ازبکستان حدود 1000 کیلومتر از مسیر بالایی خود را تشکیل میدهد و به دریای آورال ختم میشود. نزدیک به 60 درصد منابع آبی افغانستان از آمودریا تامین می شود. پتانسیل آن برای انرژی آبی و آبیاری بسیار زیاد است (به زیر مراجعه کنید).
حوضه دریا هلمند
1150 کیلومتر طول، دریا اصلی در جنوب غربی است. بیش از 40 درصد از آب های سطحی افغانستان را تشکیل می دهد و منبع اصلی تامین آب حوزه سیستان در جنوب افغانستان و ایران است. از کوههای هندوکش مرکزی سرچشمه میگیرد، از ناحیه جنوب غربی کشور میگذرد و به ایران ختم میشود. دو بند بر روی دریا هلمند کار می کنند، بند کجکی (52.5 میگاوات) و بند دهلا (برای آب شیرین و آبیاری) که هر دو توسط ایالات متحده در دهه های 1950 و 1960 ساخته شدند.
حوضه شمالی
این تنها 2 درصد آب را از برف میگیرد.
حوضه دریا هری یا هریرود
دریا هریرود با منشاء افغانستان مرکزی به سمت غرب و شمال غرب به سمت مرز ایران حرکت می کند. بند دوستی هندی افغانستان یا بند سلما (42 میگاوات آبیاری) بر روی این دریا کار می کند.
کنترول خشکسالی و سیل
اگر به خوبی مدیریت شود، زمان و مدت زمان این جریانهای آب ذوب برف فرصتی برای فعالیتهای تولیدی انسان، بهویژه دهقانی، صنعت، سکونت، معدن، صحت و تولید انرژی است. اما بدون نبوغ انسانی می توانند خطر جدی خشکسالی و سیل را به همراه داشته باشند. مدیریت خوب آب می تواند تا حد زیادی تاب آوری ملی را در برابر پدیده های شدید آب و هوایی مانند ال نینو که باعث بی ثباتی نمونههای آب و هوایی در سال 2019 شد، تقویت کند.
اخیراً در اوایل سال جاری، در ماه سپتمبر، هم پاکستان و هم چندین ولایت در افغانستان تحت بارندگی شدید و سیل شدید قرار گرفتند که نزدیک به 1000 نفر در پاکستان و حداقل 180 نفر در افغانستان کشته شدند. سرک ها و گدامهای پر از گندم برای کمک های بشردوستانه به سادگی شسته شدند. مواشی مردم، هزاران خانه و 5000 جریب زمین دهقانی همراه باکانال ها در اثر سیلاب ویران شدند.
متأسفانه تاکنون، زیربنا های محلی شامل سیستم هایی برای جلوگیری از سیلاب های ناگهانی یا بندهایی برای ذخیره آب در مواقع خشکسالی نبوده است. در نتیجه، از اواخر سال 2017 تا مارچ 2018، در ماه های پس از خشکسالی در ارتفاعات در رشته کوه هندوکش، افغانستان بار دیگر با کمبود مواد غذایی و تلفات مواشی مواجه شد و بیش از 10 میلیون نفر در آن زمان به دلیل خشکسالی دچار ناامنی غذایی شدند.
اثرات واکنش زنجیره ای خشکسالی بر دهقانی به خوبی شناخته شده است. پس از خشک شدن زمین، آب ورودی به خاک نفوذ نمی کند. سیل و گل و لای وضعیت را بدتر می کند و محصولات را از بین می برد. مواشی به مناطقی که می تواند چرا کند سرگردان است. اما گله ها فقط گوشت، شیر و چرم نیستند. آنها ابزاری هستند که بسیاری از دهقانان افغان برای کار روی زمین خود به آن وابسته اند. و در پایان، دامدارانی که قادر به تغذیه گله های خود نیستند، آنها را با نرخ های تخفیف می فروشند یا به امید زنده ماندن به مناطق دیگر نقل مکان می کنند. در سال 2003، پس از یکی از این خشکسالی ها، سازمان خواربار و دهقانی ملل متحد (فائو) گزارش داد که حدود 60 درصد از خانوارهای کوچی در ولایات غزنی، زابل، کابل و قندهار به طور کامل مواشی های خود را از دست داده اند. به وضوح می شد از آن اجتناب کرد. و هنگامی که در سال 2010، مقامات افغانستان گفتند که حداقل 2 میلیارد دالر برای بازسازی سیستم مدیریت آب قدیمی و توسعه نیافته مورد نیاز است، غرب و ناتو به سمت دیگری نگاه کردند.
با افزایش جمعیت نیاز به آب آشامیدنی نیز افزایش می یابد. در جستکانال این منبع گرانبها، در کابل آب از ذخایر آب طبیعی قنات با دوبرابر پر شدن دوباره استخراج می شود. در نتیجه، در 20 سال گذشته، سطح آب زیرزمینی 30 متر کاهش یافته است. اکنون برای حفر چاه در منطقه کابل، کارگران باید حداقل 100 متر حفر کنند تا به آب برسند. وضعیت در مناطق روستایی خیلی بهتر نیست، جایی که مردم به طور فزاینده ای برای یافتن منابع آب شیرین در سطح زمین تلاش می کنند. در سال 2015، سازمان زمین شناسی ایالات متحده، با کمک هیدرولوژیست های افغان، تأیید کرد که کمبود آب در پنج سال گذشته به دلیل کاهش آب های زیرزمینی، هر سال افزایش یافته است.
امروزه، سرزنش «تغییر آب و هوا» به جای کسانی که در قدرت هستند که از انجام سرمایهگذاریهای زیربنای مورد نیاز برای مقابله با واقعیت امتناع میکنند، مد شده است. البته دهقانان با آموزش و فناوری میتوانند روشهای آبیاری کارآمدتری را اجرا کنند و محصولاتی را بکارند که به آب کمتری نیاز دارند. آنها می توانند از ماهواره ها استفاده کنند تا بدانند آب دقیقاً کجا باید برود. چین تخنیک هایی مانند احیای جنگل ها و کشت مجدد مراتع را با موفقیت به کار گرفته است زیرا افزایش پوشش گیاهی باعث تثبیت خاک و افزایش نگهداری آب های زیرزمینی می شود.
سیستم های آب
در افغانستان سه نوع مدیریت آب قابل شناسایی است:
1. . سیستم های آب سطحی ( نهرها، دریا ها، دریاچه ها، مخازن و نهرها) که نزدیک به 30 درصد سیستم ها را تشکیل می دهند اما 86 درصد از مساحت آبی افغانستان را تامین می کنند. شیوع آنها تا حد زیادی ناشی از در دسترس بودن گسترده آنهاست.
2. آب های زیرزمینی. بسیاری از افغان ها هنوز از تخنیک های آبیاری اجدادی از جملهکانال های زیرزمینی بسیار کارآمد دست ساز انسان (کاریز) برای بهره برداری از سفره های زیرزمینی استفاده می کنند. کاریز توسط جوامع محلی و خود سازماندهی شده اداره می شود. هر دهقان/خانوار باید در حفظ و نگهداری سیستم مدیریت آب، متناسب با آنچه که در دریافت آن مجاز است، مشارکت کند. بر اساس برآورد سال 2008، 7000 کاریز مساحت 170000 هکتار را در افغانستان آبیاری می کند. متوسط سطح آبی در هر کاریز 25 هکتار است اما از کمتر از 10 هکتار تا بیش از 200 هکتار متغیر است.
3. سیستم های رسمی (بندها،کانال ها و …). اینها طرح های آبیاری در مقیاس بزرگ هستند که با کمک دولت مرکزی، تامین مالی، مدیریت، بهره برداری و نگهداری (بندها،کانال ها، سرریزها، دریچه ها و غیره) توسعه یافته اند.
هر سه سیستم باید به عنوان یک وحدت واحد توسعه یابند. اگر مدیریت آب بر پایه رقابت و رقابت نئولیبرالی باشد، شکست خواهد خورد. این تنها زمانی می تواند موفق شود که به عنوان بخشی از آینده مشترک بین بازیگران مسئول، خواه محلی، منطقه ای، ملی یا بین المللی دیده شود.
به طور خلاصه، تاثیر بند ها وکانال های جدید مورد نیاز فوری زیرزمینی و سیستم کاریز را باید از منظر علمی واقعاً بررسی و ارزیابی کرد، یعنی از نقطه نظر نووسفر (اقدام انسانی) که در جهت بهبود زیست کره عمل میکند مهم پنداشته میشود.
. ذخیره انرژی آبی
به گزارش طلوع نیوز، در سال 2017، همایون قیومی، مشاور وقت ریاست جمهوری، استاد تحصیل کرده مهندسی برق ایالات متحده، اظهار داشت که «افغانستان ظرفیت تولید بیش از 23000 میگاوات برق آبی از منابع داخلی را دارد». این بیانیه تصور ما را برانگیخته است، زیرا ظرفیت کنونی افغانستان در حوزه برق آبی تنها 312 میگاوات است. جهش به 23000 به معنای افزایش ظرفیت تولید برق است!
بسیاری از کارشناسان تعجب می کنند، “چگونه قیومی به چنین رقم هیجان انگیزی رسید؟” با ارائه جزئیات بیشتر، در سال 2021، راهنمای A تا Z برای کمک به افغانستان نوشت (ص. 45): «افغانستان دارای منابع غنی انرژی است که می تواند برای کاهش شکاف های عرضه در آینده در سطوح هزینه های مقرون به صرفه و از نظر مالی جذاب استفاده شود. مجموع ظرفیت برق آبی قابل بازیافت این کشور 23000 میگاوات تخمین زده می شود که 87 درصد (20000 میگاوات) آن در شمال شرقی دریا های آمودریا، پنج و کوکچه است. حدود 8 درصد (1900 میگاوات) در شرق کابل قرار دارد که بیش از نیمی از آن در کنار دریا کنر در نزدیکی مرز با پاکستان قرار دارد. با این حال، مطالعات امکان سنجی برای بهره برداری از منابع ناقص یا در حال حاضر قدیمی است.»


به منظور تشریح این دیدگاه، ما با طرح جامع سکتور برق افغانستان (APSMP) در سال 2013 مشوره کردیم که 15 پروژه برق آبی (HPP) را که طراحی، مطالعه، برآورد و در برخی موارد توسط مطالعات امکان سنجی تایید شده اند، فهرست می کند. (جدول را ببینید).
بزرگترین این گزینه ها، منبع برق دشت جوم است که بر روی دریا پیانج در افغانستان در فاصله حدود 280 کیلومتری جنوب شرقی دوشنبه، پایتخت تاجیکستان قرار دارد. دریا پیانج مرز بین جمهوری تاجیکستان و امارت اسلامی افغانستان را تشکیل می دهد.
APSMP می نویبند که «طرح پروژه یک بند بزرگ پر از سنگ با تونل های اتصال کوتاه را از طریق جناح های صخره ای سمت راست کوه ها به منبع برق سطحی پیش بینی می کند. این پروژه با 5 واحد، هر یک 800 میگاوات برنامه ریزی شده است. هدف خاص این پروژه آبیاری است که اولویت بیشتری نسبت به تولید برق دارد. این پروژه ماهیت انتقالی دارد. (…) ظرفیت نصب شده 4000 میگاوات (5 در 800) و میانگین انرژی سالانه 19820 گیگاوات در ساعت است.
هزینه آن ممکن است بزرگ به نظر بربند زیرا حدود 8 میلیارد دالر آمریکا تخمین زده شده است. اما به محض اینکه بفهمیم تولید برق کنونی تمام بند های افغانستان هشت برابر می شود، به وضوح سرمایه گذاری خوبی است، به ویژه با توجه به مقدار زیادی پول که برای واردات میلیاردها کیلووات در ساعت از خارج صرف شده است.
یکی دیگر از منبع برق های بسیار بزرگ Upper Amu HPP واقع در دریا فرامرزی پیانج است. (…) “ظرفیت نصب شده 1000 میگاوات و تولید سالانه انرژی 4954 گیگاوات ساعت است (طرح جامع بخش برق، نورکنسالت 2004 و چشم انداز توسعه برق آبی در تاجیکستان، وزارت انرژی و صنعت، جمهوری تاجیکستان، 2007).”
با توجه به فرصت های سرمایه گذاری اصلی در افغانستان (سازمان حمایت از سرمایه گذاری افغانستان، 2009)، پروژه آبیاری و برق آبی آمو حدود 1000 میگاوات برق برای ولایات شمالی افغانستان تولید خواهد کرد و مناطق وسیعی از صحرا و زمین را آبیاری خواهد کرد. هزینه تخمینی این پروژه حدود 3 میلیارد دالر آمریکا است.
البته باید تعادلی بین این که از یک سو از نظر آبیاری و توسعه ارضی برای آبیاری بهینه باشد و از سوی دیگر چه چیزی می تواند بیشترین میزان تولید برق را تولید کند، ایجاد شود.
به عنوان مثال، یک منبع برق بسیار کوچکتر، مانند پایگاه 60 مگاواتی کیله گی در ولایت بغلان که هزینه آن تنها 350 میلیون دالر امریکایی است. مطالعات امکان سنجی قبلا تکمیل و به وزارت آب و نیرو ارائه شده است.
با توجه به APSMP، این پروژه اثرات زیر را خواهد داشت: «تامین قابل اطمینان آب برای آبیاری 68000 هکتار زمین. تامین آب برای آبیاری جدید 25365 هکتار زمین. تولید برق آبی 60 میگاواتی به نفع تولیدکنندگان و مصرف کنندگان؛ تهیه زمین برای دهقانان بی زمین؛ کمک به امنیت غذای ملی (تولید بیشتر محصولات زراعی، و صنعت)؛ ارتقاء محیط زیست و ایجاد جنگل. فرصت شغلی و جذب صنعت گردشگری رسوب گذاری درکانال ها و فرسایش قطعات توربین از مشکلات عملیاتی جدی برای منبع برق های پل چمری موجود است. یک مخزن در کیله گی رسوبات را به دام می اندازد و در نتیجه این مشکلات را در دو منبع برق پایین دست موجود حل می کند (طرح جامع بخش برق، 2004).
بنابراین این فقط نمونهای از این است که چگونه ماهیت چند و جهی بهترین منبع برقها به ایجاد «ظرفیت بالاتر» کمک میکند (پایان این بخش را ببینید) که به اقتصاد کلی و افرادی که به آن وابسته هستند اجازه میدهد تا پیشرفت کنند.
برای ما رقم ضد و نقیض 23000 میگاوات بدون پاسخ باقی می ماند، زیرا اضافه شدن تمام گزینه های فهرست شده توسط APSMP تنها در مجموع 7513.5 میگاوات ظرفیت نصب شده است، که حدود سه برابر کمتر از 23000 اعلام شده است که جزئیات لازم برای آن وجود ندارد.
آنچه می توان گفت این است که چندین منبع برق، پروژه های فرامرزی هستند و نیازمند توافقات دوجانبه و چند جانبه بین کشورهای مشترک حوضه دریا هستند که اگر کابل باشد یا کنر، مرزی یا نزدیک به پاکستان، یا پیانج، شاخه ای از آمودریا، یا دریا های کوکچه، در مرز با تاجیکستان یا تغذیه کننده آب به طول 1375 کیلومتر،کانال آبیاری قراقوم ترکمنستان، عمدتا قابل کشتیرانی، منبع برق های برق افغانستان تنها پس از گفتگوهای جدی و امضای موافقت نامه ها توسط کشورهای همسایه مربوطه، با در نظر گرفتن منافع هر یک، و متعهد به اشتراک گذاری تلاش ها، سرمایه گذاری، و نگهداری و همچنین آب و برق، در یک پیروزی قابل راه اندازی است.
“اگر از منابع افغانستان برای تولید برق استفاده شود، میلیون ها دالر صرفهکانالی خواهد شد که ما اکنون از آن برای خرید برق وارداتی استفاده می کنیم. اگر این اتفاق بیفتد، زمینه بیشتری برای سرمایه گذاری در کشور فراهم خواهد شد.»
بسیج ملی
افغانستان کشوری است که در آن «آب به معنای غذا» است. در حالی که داشتن یک دید کلی از خارج از کشور بسیار دشوار است، چند مثال جالب نشان دهنده عزم دولت جدید برای مقابله با این چالش و پیشبرد تعدادی از پروژه های کوچک اما همچنین بزرگ مدیریت آب است.
دولت افغانستان بدون انتظار برای کمک بین المللی، کاملا متعهد برای غلبه بر فروپاشی اقتصادی کنونی، بحران بیکاری و بحران غذایی، چندین پروژه بزرگ زیربنایی بزرگ، متوسط و کوچک آب را عمدتاً از طریق گروه ساخت و ساز دولتی بزرگ خود، شرکت انکشاف ملی افغانستان، پیش می برد. NDC).
در اگست 2022، شرکت انکشاف ملی گفت که در سال گذشته 692 پروژه به ارزش 112 میلیارد افغانی را در کشور راه اندازی کرده است. عبدالولی عادل، معاون رئیس ملی در امور مالی و اداری، در یک کنفرانس مطبوعاتی به عنوان بخشی از برنامه پاسخگویی سالانه دولت، تأیید کرد که در مدیریت منابع آب، زراعت، ساخت و ساز و بخش های تولیدی مشارکت دارد. وی گفت: این شرکت در سال گذشته 81 پروژه از جمله 55 پروژه را در بخش ساختمانی به اتمام رساند. شرکت انکشاف ملی همچنان گفت که 1.22 میلیارد افغانی بدهی به قراردادی ها پرداخت شده است.
وی گفت:کانال قوش تیپه، مخزن نمک آب،کانال ترک و خوشک وکانال آبیاری بند ماچنمونه از جمله پروژه های بزرگی هستند که امسال توسط شرکت انکشاف ملی راه اندازی شده اند.
بزرگترین پروژهکانال قوش تیپه در شمال ولایت بلخ است. اینکانال به طول 280 کیلومتر و عرض 100 متر 500000 هکتار زمین را در ولایات بلخ، جوزجان و فاریاب آبیاری می کند و 60000 خانوار را تحت تأثیر قرار می دهد. کار روی این پروژه با هزینه 60 میلیارد افغانی (680 میلیون دالر امریکایی) در طول پنج سال یا حتی زودتر تکمیل خواهد شد. 2800 دستگاه ماشین آلات در طول این پروژه مستقر خواهد شد.
اینکانال ظرفیت انتقال 650 متر مکعب آب را در یک ثانیه دارد و مشکل کم آبی را برطرف می کند. مقامات محلی در ولایت بلخ می گویند که تاکنون 42 کیلومتر از این پروژه بین منطقه قوش تیپه و ولسوالی دولت آباد ساخته شده است. مولوی عبدالحکیم حکمت، رئیس منطقه دریا شمالی، گفت که 120 شرکت خصوصی و حدود 2300 نفر در ساخت اینکانال مشارکت دارند.
ذبیح الله مجاهد سخنگوی دولت گفت که با تکمیلکانال، تولید گندم در شمال کشور به طور چشمگیری افزایش خواهد یافت. وی گفت: با دستیابی به اهداف تعیین شده برای این پروژه، افغانستان از نظر گندم به خودکفایی می رسد.
ملا عبدالغنی برادر معاون اول ریس الوزرا در مراسم راه اندازی اینکانال در ولسوالی کلدر ولایت بلخ گفت که تکمیل اینکانال یک اولویت ملی است. وی گفت: “کشور پس از اعمارکانال به خودکفایی در زراعت خواهد رسید.” و به نقل از کابل تایمز، افزود که افغانستان از دیگر کشورها کمک نخواهد کرد و یک ملت با کمک قابل توسعه نیست.
وی در پایان گفت: ما امروز پروژهکانال آب قوش تیپه را افتتاح می کنیم جای خوشحالی است و با تکمیل این پروژه ضروری نیاز ما به محصولات دهقانی تا حد زیادی برطرف می شود.
مخزن نمک آب
المره در ماه جون گزارش داد که «کار بر رویکانال نمک آب در ولایت تخار به سرعت در حال انجام است و ساخت و ساز توسط ریاست ساختمانی هلمند شرکت انکشاف ملی انجام می شود. کار روی اینکانال تاکنون 26 درصد تکمیل شده است و بودجه آن توسط سازمان مدیریت آب کشور تامین می شود.
بند مچلغو
اعمار بند مچلغو بر روی دریا جلگه در ولایت پکتیا در سال 2010 آغاز شد اما پس از مدتی به دلیل رعایت نکردن زمان، قرارداد لغو شد. این پروژه در دسمبر 2017 آغاز شد، زمانی که وزارت انرژی و آب (MOEW) قراردادی را با یک شرکت روسی به ارزش 23 میلیون دالر آمریکایی امضا کرد. دیواره بند 47 متر ارتفاع دارد و یکی از بزرگترین بند های کشور خواهد بود. پس از تکمیل، بیش از 1215 هکتار زمین آبیاری خواهد شد.
بند های اسپین بولدک، ماندا کندا و لوال شاه ولیکوت
در ماه جولای، China.org گزارش داد که سه بند جدید در ولایت قندهار در جنوب افغانستان ساخته میشود «در تلاش برای کاهش کمبود شدید آب در نتیجه سالها خشکسالی، که بر تولیدات زراعت محلی تأثیر گذاشته است».
ولایت قندهار به خاطر انگور و انارش شناخته شده است، اما سالها خشکسالی بر تولید آن تأثیر بدی گذاشته است. دهقانان محلی برای آبیاری باغها و زمینهای دهقانی خود چاههایی حفر کردهاند، با این حال، حفر چاههای بیشماری منجر به از دست رفتن بیشتر آبهای زیرزمینی شده و مشکلات بیشتری را ایجاد کرده است. این سه بند جدید بر روی دریا ای در منطقه کوهستانی غیر از دریا ارغنداب ساخته می شود که در مسیر خود بند دهلا، تنها مخزن تامین کننده آب قندهار، بزرگترین شهر در جنوب افغانستان، قرار دارد. بند دهلا اکنون آب کمی دارد و سطح آب دریا ازغنداب به حدی کاهش یافته که حتی نمی تواند زمین های زراعتی حاشیه آن را آبیاری کند.
بند های جدید در ولسوالی های شاه ولیکوت و سپین بولدک این ولایت واقع شده اند. این بند در ولسوالی سپین بولدک برای ذخیره 2.3 میلیون متر مکعب آب طراحی شده است و هزینه آن 35 میلیون افغانی (حدود 400000 دالر) می باشد. دو بند دیگر در مناطق مانده کنده و لول شاه ولیکوت در ولسوالی شاه ولیکوت می باشد. بند ماندا کنده ظرفیت 1.7 میلیون متر مکعب و هزینه آن 50 میلیون افغانی (حدود 560 هزار دالر) خواهد بود. بندهای جدید قرار است بیش از 810000 هکتار زمین زراعتی را تحت آبیاری قرار دهند.
کانال های ولایت تخار
به گزارش شینهوا، در سپتمبر 2022، ولایت تخار کار بازسازی چهارکانال آب محلی را آغاز کرد. انتظار می رود که این پروژه با هزینه 55 میلیون افغانی (630000 دالر) به هدف آبیاری بیش از 5400 هکتار زمین زراعتی در این ولایت دست یابد. وی خاطرنشان کرد: همچنین پیش بینی می شود حدود 6000 فرصت شغلی ایجاد شود. عظمت نورمحمد رییس احیا و انکشاف دهات ولایت تخار به خبرنگاران گفت که اداره این ولایت با حمایت ادارات کمک رسان به زودی پروژه های کوچک متنوعی از جمله ساخت دیوارهای حفاظتی در کنار دریا ها، پل ها و تامین آب آشامیدنی در بخش هایی از این ولایت راه اندازی خواهد کرد.
بند توری
در اکتوبر 2022، وزارت انرژی و آب نیز از راه اندازی پروژه بند توری در ولایت زابل در جنوب افغانستان خبر داد و گفت که کار ساخت آن آغاز شده و 97 میلیون افغانی هزینه خواهد داشت. این بند با ظرفیت ذخیره سازی 2.9 میلیون متر مکعب ساخته می شود که برای آبیاری 600 هکتار زمین و تولید 100 کیلووات برق استفاده می شود. نقشه و طرح ساخت این بند که در چهار کیلومتری شرق مرکز زابل قرار دارد،
قلات توسط اینجنیر های کشور ساخته شد. مسئولان می گویند پس از ساخت این بند، پروژه های بزرگی باقی خواهد ماند که توسط شرکت های داخلی با اعتبارات صندوق توسعه ملی انجام شود.
مزارشریف وکانال انجیل در هرات
به عنوان بخشی از برنامه “نقد برای کار” UNDP، صدها افغان در دو شهر پرجمعیت افغانستان، هرات و مزار شریف، برای پاکسازیکانال ها و سرک ها حقوق می گیرند.
تا به امروز، بیش از 70000 نفر از مشاغلی بهره مند شده اند که دستمزد های برابر را پرداخت می کنند و تقریباً 300000 دالر امریکایی پول نقد به پول افغانی به این افراد داده شده است.
این برنامه ها اشتغال موقت را فراهم می کند و به بازسازی زیربنا های حیاتی جامعه کمک می کند. در شهر مزارشریف به بیش از 3000 نفر شغل موقت داده شده اند.
هر کارگر حداقل 9 روز کار را در بدل 45 دالر که نیازهای اولیه یک خانواده را برای بیش از یک ماه برطرف می کند دریافت میکند.
تنها در هرات، بیش از 3200 تن برای پاکسازیکانال 600 ساله انجیل کار می کنند که انتظار می رود پس از احیا، باغات و زمین های دهقانی بیش از 15000 دهقان آبیاری شود. این برنامه بیش از 300000 افغانی را به جامعه تزریق خواهد کرد.
اینکانال 60 سال است که تمیز نشده است. دهقانان بارها درخواست کردهاند، اما این کار برای هر کسی کار بزرگی بود.« امیدواریم با پاکسازی اینکانال شاهد دو برابر شدن تعداد دهقانان این قریه باشیم. اگر بتوانیم آبیاری منظم را تضمین کنیم، میتوانیم سه تا چهار برابر محصول در سال تولید کنیم.»
همکاری های بین المللی در گذشته و حال
از نظر تاریخی، چندین کشور خارجی در توسعه برق آبی در افغانستان مشارکت داشته و یا قصد دارند به آن کمک کنند. در زیر تاریخچه ای کوتاه برای آنچه توسط ایالات متحده، روسیه، هند، چین و پاکستان انجام شده است.
ایالات متحده
در آگست 2021، دیوید شاوین، در مقالهای که توسط Executive Intelligence Review منتشر شد، مستند کرد که چگونه ایالات متحده و روسیه، در چارچوب رقابت جنگ سرد «اقتصادی»، در توسعه انرژی آبی در افغانستان مشارکت کردند.
در سال 1952، بر اساس نمونه اداره دره تنسی (TVA) رئیس جمهور ایالات متحده فرانکلین روزولت، افغانستان اداره دره هلمند (HVA) را راه اندازی کرد، مجموعه ای از پروژه های آبرسانی و توسعه هماهنگ در حوزه هیرمند در جنوب افغانستان. برای ساخت و سازه – بند کجکی (ظرفیت 51 میگاوات، در مقایسه با 2080 میگاوات بند هوور ایالات متحده) – دولت شرکت آمریکایی Morrison-Knudsen را استخدام کرد که به خاطر نقشش در تیم سازنده بند هوور مشهور است. و بعداً پروژه پرتاب فضایی کیپ کاناورال را ساخت).
مطالعات نهایی برای این بند در سال 1946 انجام شد و طرح اولیه در سال 1950 انجام شد. مفهوم هشت بند برای برداشت آب و تامین برق آبی از دریا هیرمند و تبدیل کویر رجستان به یک باغ از طریق سیستمها بود.آبياري به ويژه سه كانال بغرا، شمالان و درويشان. HVA به مرکز توسعه از بالا به پایین در کل منطقه تبدیل شد که بر مدیریت برق، آبیاری و آب متمرکز بود و به دهقانان این امکان را میدهد تا در دهقانی بسیار کارآمدتر و مکانیزه فارغالتحصیل شوند و سطح وسیعتری در دسترس باشد. همچنین خطوط راه آهن، لوکوموتیوها و وسایل برقی برای افغانستان اضافه شد.
HVA تخنیک دانان محلی را در جریان سنجی آموزش داد، مزارع آزمایشی و نمایشی ایجاد کرد و تجهیزات و برنامه های آموزشی را برای دهقانی، معلمان و کارکنان صحی ارائه کرد. شهر لشکرگاه، مرکز ولایت هلمند، و محل اتصال دریا های هیرمند و ارغنداب، احیا و نوسازی شد. شامل دفتر مرکزی HVA بود، اما دارای یک شفاخانه با کیفیت بالا، یک مکتب لیسه مختلط و یک مسجد بود. خانههای مدرن، با خانههای مجهز به لولهکشی داخلی و برق، در سرکهای وسیع با پیادهروها وجود داشت.
بیش از سی سال، از طریق EximBank ایالات متحده، حدود 60 میلیون دالر کمک ایالات متحده سرمایه گذاری شد. درآمد خالص مزارع به دلیل عرضه منظم آب و انواع پرمحصول گندم به طور چشمگیری افزایش یافت، حتی اگر گرفتگی و شور شدن خاک ظاهر شد و چالش های جدیدی ایجاد کرد.
هنگامی که در سال 1960، آرنولد توینبی، ژئوپلیتیک بریتانیایی متمایل به استعمار، از افغانستان دیدن کرد و از قندهار 90 مایلی پایین تر از شاهراه جدید به لشکرگاه سفر کرد، شکایت کرد که: «حوزه HVA تبدیل به قطعه ای از آمریکا شده است که در چشم انداز افغانستان گنجانده شده است. … دنیای جدیدی که آنها از صحرا به خرج دریا هیرمند می سازند این است که آمریکا در آسیا باشد.
متأسفانه، منبع برق بند کجکی هدف بمباران نیروی هوایی ایالات متحده در جریان حمله آنها به افغانستان در اکتبر 2001 بود. پس از تلاشهای بازسازی که توسط USAID، بانک جهانی و سایر اهداکنندگان تمویل شد، امروز، بند کجکی ظرفیت 51 میگاواتی خود را بازیافته است. اما گفته می شود ذخیره 100 میگاوات اضافی را دارد.
در سال 2020، پس از هفت سال تعطیلی، یک کارخانه پنبه پاک کن در ولایت هلمند، منطقه ای که در آن در بیش از 15000 هکتار پنبه کشت می شود، بازگشایی شد. کارخانه ای که متعلق به شرکت دولتی Bost Enterprise است، 4000 تن پنبه را برای تبدیل به پنبه خالص، ضایعات پنبه و سایر محصولات خریداری کرد. بین اواسط دهه 1960 و اواخر دهه 1980، کارخانه پاکسازی حدود 32000 تن پنبه در سال فرآوری می کرد. این شرکت 11 سال پیش به دلیل کمبود بودجه تعطیل شد. پس از آن، قبل از تعطیلی مجدد، برای مدت کوتاهی فعالیت خود را از سر گرفت. در مراسم بازگشایی، مسئولان گفتند که امیدوارند این کارخانه به دهقانان ولایت کمک کند تا از تولید تریاک به پنبه روی آورند.
در سال 2015، افغانستان برای توسعه صنعت نساجی خود با دولت هند یادداشت تفاهم امضا کرد. بر اساس این تفاهم نامه، دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی نزدیکتر و تقویت همکاری های دوجانبه در زمینه منسوجات، پوشاک، پنبه، الیاف مصنوعی و ماشین های بافندگی دستی موافقت کردند. افغانستان دارای کیفیت بسیار غنی پنبه، ابریشم است و از این رو پتانسیل بسیار زیادی برای توسعه صنعت نساجی دارد که منبع خوبی برای شغل و اشتغال است.
روسیه
پروژه بند کجکی تحت حمایت ایالات متحده بزرگترین پروژه در افغانستان بود تا زمانی که بند نغلو ساخته شوروی بر روی دریا کابل، در 40 کیلومتری شرق پایتخت کشور، در ناحیه سروبی در ولایت کابل ساخته شد. نغلو با ظرفیت 100 میگاوات، بر تولید برق به جای آبیاری متمرکز است. این منبع برق بین جنوری 1960 و 1968 توسط اتحاد جماهیر شوروی تامین مالی و نظارت شد. اولین جنراتور در اوایل سال 1967 راه اندازی شد.
این منبع برق در اواخر دهه 1990 از بین رفت و برق بسیار کمی تامین کرد. پس از تهاجم به رهبری ایالات متحده در سال 2001، تنها دو جنراتور فعال بودند. در آگست 2006، وزارت انرژی و آب افغانستان قراردادی 32.5 میلیون دالری به شرکت روسی تکنوپرومکسپورت برای بازسازی دو جنراتور غیر فعال و جایگزینی ترانسفورماتورها اعطا کرد. اولین مورد از این دو در سپتمبر 2010 عملیاتی شد و ترانسفورماتورها در اوایل سال 2012 جایگزین شدند. بازسازی توسط بانک جهانی تامین شد. واحد دوم در آوریل 2018 به بهره برداری رسید. در جنوری 2016، بانک جهانی 83 میلیون دالر امریکایی به افغانستان کمک کرد تا بند نغلو را به طور کامل بازسازی کند. در سال 2018، بند پس از ناکارآمدی مجدداً فعالیت خود را آغاز کرد از سال 2012، برق را برای هزاران نفر در سه ولایت کابل، کاپیسا و ننگرهار تامین می کند.
هندوستان
در جون 2016، نرندرا مودی، نخست وزیر هند، به همراه رئیس جمهور افغانستان، بند دوستی افغانستان و هند (AIFD) را که قبلاً بند سلما بر روی دریا هری در 165 کیلومتری شرق هرات بود، افتتاح کرد. منبع برق برق آبی 42 میگاوات ظرفیت برق دارد و 40000 هکتار دیگر به 35000 هکتار زمین دهقانی آبی موجود اضافه کرد و مجموع آن را به 75000 رساند. این منبع اصلی برق و آب آبیاری برای صدها هزار نفر در غرب افغانستان است. این پروژه سابقه طولانی دارد.
- در سال 1957 گزارش امکان سنجی تهیه شد و در سال 1976 یک شرکت افغانی وظیفه ساخت آن را بر عهده گرفت. در سال 1979، حمله شوروی به کشور، کار ساخت و ساز را متوقف کرد. در سال 2006، هند 275 میلیون دالر برای تکمیل بند سلما سرمایه گذاری کرد.
- در سال 2013، هزینه پروژه توسط کابینه هند به 273.3 میلیون دلار بازنگری شد.
- در سال 2015، بند شروع به مهار جریان، و پر کردن مخزن خود کرد.
این بند توسط هند تامین و ساخته شده است. این پروژه توسط WAPCOS Ltd، که یکی از تعهدات وزارت منابع آب، بخش بازسازی گانگا توسعه دریا و یک شرکت مدیریت آب در سطح جهانی است، اجرا، ساخته و مدیریت شد. کلیه تجهیزات و مصالح بند از هند از طریق دریا به بندرعباس ایران منتقل شد و سپس به طول 1200 کیلومتر از طریق سرک تا منطقه مرزی اسلام قلعه بین ایران و افغانستان و از آنجا به محل در 300 کیلومتری این بند منتقل شد.
این پروژه نشان دهنده نیاز مبرم افغانستان به این است که تولید فولاد و سمنت خود را برای بندها در دستور کار داشته باشد و نیازی به واردات از کشورهای همسایه نداشته باشد.
چین و پاکستان
افغانستان و پاکستان علاقه مشترک خود را برای ساخت منبع برق برق آبی 1500 میگاواتی در ولایت کنر در شرق افغانستان ابراز کرده اند. این پروژه از نظر ظرفیت ها یک تغییر واقعی بازی خواهد بود. این شامل ساخت بند، منبع برق های برقی و سرک های دسترسی، نصب جنراتورها، توربین ها و ترانسفورماتورها و اجرای خطوط انتقال است.
شش محل بالقوه برای توسعه برق آبی در حوضه کنر (در نزدیکی قریه های چونک، داب، شال، لار سلطان، ساگی و سورتاق) شناسایی شده است. به گفته کمیسیون بین وزارتی انرژی افغانستان، ظرفیت کل حوضه نزدیک به 2738 میگاوات است! البته، توافقنامه اشتراک آب با پاکستان پیش شرط اصلی برای توسعه زیربنا انرژی آبی در حوضه کنر خواهد بود. پاکستان علاقه زیادی به سرمایه گذاری در این منطقه افغانستان دارد، زیرا تا حد زیادی از برق تولیدی خود بهره می برد.
چین که دانش گسترده ای در این زمینه دارد و خواهان ایجاد ثبات در کل منطقه است، برای مشارکت در این پروژه کنر ابراز علاقه کرده است. دیپلمات های ارشد افغانستان و پاکستان در سال 2005 با همتایان چینی خود در کابل دیدار کردند تا این پیشنهادات را بررسی کنند. هوآ چونیینگ، سخنگوی وزارت امور خارجه چین در آن زمان در یک نشست خبری روزانه در پکن گفت: «چین موافقت کرد که از طرحهای مربوطه برای پروژهها از جمله منبع برق برق آبی کنر و تقویت ارتباطات سرگ یی و ریلی بین افغانستان و پاکستان حمایت کند.»
اخیراً، در سال 2017، وزارت صنایع پاکستان و وزارت تجارت و صنعت افغانستان توافقنامه ای را برای این پروژه به عنوان بخشی از یک پیمان همکاری تجاری امضا کردند.
آموزش
یکی از نقطه ضعف فقدان متخصصان ملی آموزش دیده و ماهر در این زمینه است. در طول دهههای گذشته، بسیاری از افراد با تحصیلات خوب کشور را به دلیل جنگ ترک کردند. از دهه 1980، شکاف اطلاعاتی و مهارتی بسیار مهمی در حال افزایش است که توانایی انجنیران ملی را برای انجام تجزیه و تحلیل موثر برای بازسازی زیربنا های آبی افغانستان با مشکل مواجه کرده است. این امر منجر به اتکای بیش از حد به کارشناسان بین المللی برای اجرای پروژه های مهندسی آب و آبیاری شده است.
برخی از افغان ها تحصیلات ماستری خود را در مدیریت منابع آب در موسسه آسیایی فناوری (AIT) در تایلند، از طریق تمویل بانک انکشاف آسیایی از طریق پروژه ظرفیت سازی برای مدیریت منابع آب حوزه های غربی به پایان رسانده اند.
از طریق یک پروسه استخدام رقابتی، تعداد انگشت شماری از انجنیران اولیه و متوسط و متخصصان مرتبط از وزارت انرژی و آب وپوهنتون هرات، پوهنځی مدیریت منابع آب در افغانستان، در نهایت برای شرکت انتخاب شدند.
برخی از این دانشکانالان اکنون امیدوارند که افغانستان بتواند چالش های منابع آبی خود را حل کند و منابع آب را بدون اتکای بیش از حد به متخصصان خارجی مدیریت کند. آنها خواستار افتتاح دیپارتمنت جدید انجنیری و مدیریت منابع آب، تقویت پوهنځی پوهنتون هرات در مدیریت آب، و اطمینان از فراخواندن نسل بعدی انجنیران آب افغانستان برای اجرای پروژه های ملی هستند.
علم "بنیاد های زیربنای"
لیندون لاروش (1922-2019) متفکر مشهور و مورد احترام آمریکایی و اقتصاددان «فزیکی» به آثار لوئی یازدهم، ژان باتیست کولبر و تجسم آنها در ایالات متحده با الکساندر همیلتون و فردریش لیست توجه ویژه ای داشت.
لاروش با بررسی اینکه چگونه «اقتصاد فزیکی» میتواند از یک فناوری به فناوری پیشرفتهتر «جهش» کند، مفهوم «بنیاد های زیربنای» را ایجاد کرد.
جمعیت رو به رشد را هرگز نمی توان صرفاً با انجام «بیشتر» همان کار حفظ کرد. افزایش تراکم نسبی جمعیت بالقوه هر کشور منحصراً به تحولات کیفی ناشی از معرفی اصول فزیکی جدید به فناوری های جدید بستگی دارد که امکان تولید بیشتر و بهتر را با تلاش، مساحت سطح و مقادیر کمتر مواد فراهم می کند.
برای مثال، در دوره پس از جنگ جهانی دوم، فرانسه میخواست از انرژی هستهای هم برای دفاع ملی و هم برای تقویت حداقل استقلال انرژی ملی استفاده کند، به ویژه پس از دو شوک نفتی در دهه 1970.
امروزه، فرانسه نزدیک به 70 درصد برق خود را از بیش از 50عامل عکس العمل هسته ای تولید می کند و 10 درصد دیگر برق آن از انرژی آبی تامین می شود. چه نسبتی دارند؟عامل عکس العملهای انرژی هستهای، زمانی که در کنار دریا ساخته نمیشوند، باید از آب دریاها و دریاچهها برای سرد سازی استفاده کنند. بنابراین برای فرانسه، برای «اتمی شدن»، اولین گام، بازسازی کامل دریاها و سیستمهایکانالهایش بود تا سطح منابع آبی موجود در تمام طول سال برای سرد سازی منبع برقهای هستهای را تضمین کند. ساختن منبع برق اتمی در سواحل یک دریا مدیریت نشده را فراموش کنید!
بنابراین فرانسه از یک پلت فرم «پایینتر» برق گران قیمت (تولید شده از نفت و گاز) به سکوی «بالاتر» برق ارزانتر تولید شده از انرژی هستهای، از طریق یک پلتفرم واسطه به نام «نیروی آبی» حرکت کرد. بندها ساخته شد. البته آنها اجازه آبیاری، دریانوردی و انرژی را دادند. اما علاوه بر آن، ملت را برای رسیدن به انرژی هسته ای آماده کردند.
امروزه، اگر کسی فهرستی از تمام موارد اضطراری، اعم از دسترسی به غذا، آب آشامیدنی، صحت، مراقبت های صحی، برق، آبیاری، آموزش و غیره را تهیه کند، حل همه این مشکلات تقریباً غیرممکن و بسیار پرهزینه است.
اعتقاد ما این است که یک “بنیاد زیربنای بالاتر” متمرکز بر انرژی آبی، گاز و زغال سنگ، باید هدف دست یافتنی فوری در دوره زمانی بلافاصله پیش رو باشد، البته با توجه به اندازه زمانی مورد نیاز برای هر برنامه خاص بیان شود.